سوگند مامان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
پیونداسمانی ما ، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
و جشن پیوند ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 11 روز سن دارهمامان فائزه، تا این لحظه: 38 سال و 6 ماه سن داره
عید غدیرخم 
عید غدیر خم بر شیعیان و
عاشقان
امامت و ولایت
مباااااااااااااااااااااااارک باد
نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد
ناشر حکم ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد
نظرات (21)
میبوسمتون هوار هوار
ما عیدی میخوایم یالا یالا یالا یالا
امیدوارم بحق این روز و از برکت وجود شما و پدر مهربونت و همه سادات عزیز ،مادرت لباس عافیت بپوشه. یادم نرفته.
حالا اينجا هم مثل بلاگفا نظرات رو نميرسونه؟؟؟
بابا كلي اومديم و رفتيم و عيد رو بهتون تبريك گفتيم و ازتون دعا مسئلت كرديم هيييييييييييييييي روزگار
حالا كه گذشت اما پساپس عيدتون مبارك انشاءالله امسال هرچي از خدا ميخواين با دستان شفاعتگر اقا امير المومنين رزق و روزيتون بشه فائزه مامانه سوگند
ممنونم عزیزم شما که ما رو تو وبتون شرمنده کردی 
محتاجیم به دعات عزیزم 
بد روزگاری ارام جان بد روزگاریه
ممنونم عید شما هم مبااااااااااارک
بابت دعای قشنگتم سپاس مهربوونم
به محمد باقر عزیز هم بگو وقتی حمد و سوره می خونه با اون قلب مهربونش مامانی سوگند هم دعا کنه خیلی گرفتاریم و محتاج به دعاخیر دوستان
الهی همیشه دلتون شادو لبتون خندون باشه و برای ما هم دعا کنین با اون نفس حق بچه سیدیتون فائزه مامانه سوگند
عید شما هم مبااااااااااااااارک
خیلی ممنونم مهربوووووووونم
اگه لایق باشیم حتما دعا می کنیم 
ببووووووووووووووس ایدین جونمو فائزه مامانه سوگند
ممنونم که جویای حال مادرم هستید تو این زمونه که برادر از خواهر احوال پرسی نمی کنه برای من این کامنتهای پر مهر دوستان یه دلگرمی بزرگه واقعا میگم دل گرمم می کنید
مامانم نباید عمل بشه چون مشکلش گسترش پیدا کرده و دکترش صلاح نمی دونه عملش کنه باید شیمی درمانی ادامه پیدا کنه ولی مامان نمی دونه کخ مشکلش بیشتر شده فقط گفتیم درمان قبلی رو باید ادامه بدی
اوضاع ما که بهم ریخته است ولی بخاطر مامان هممون میگیم همه چیز عاااااایه ما چقدر خوشبختیم
همه چیز و سپردیم به بزرگی و کرم خدا خودش به همون عنایت کنه و مامان شفا پیدا کنه
ممنونم گلم بابت همراهیت و پیگیریت
شما هم علی جونو ببوووس فائزه مامانه سوگند
ممنونم که تو این شرایط دلتون پیشمه
من واقعا دارم کم میارم موقعی که مامانم از درد اشک تو چشماش جمع میشه می خوام دنیا خراب بشه موقعی که میبینم دختری با مادرش بیرونه و خرید می کنهو مامانش داره برای نوه اش بافتنی میبافه می خوام دنیا خراب بشه
من خیلی تنها هستم تا حالا شنیدی طرف پرکسه ولی بیکسه اون منم منم که به غیر از همسرم کسی رو ندارم موقعی که تنهام براش گریه کنم براش بگم این دنیا خیلی بده خیلی بی رحمه خیلی بی وفاست
من دلم می خواد نه بخاطر سوگند هیچی دلم نمی خواد فقط می خوام خدا کمکم کنه
ببخش دوستم دلم گرفته از این همه غم دوساله و نیم که من دلم گرفته و این غروب تو خونه ما تمامی نداره میشه یه روز گرمای خورشید و تو بدنه سرده و نهیف مامانم حس کنم
به امید روز برامون دعا کن
اتفاقا زهرا جون از هر حقیقی حقیقیتری اینهمه فامیل داریم یکشون نمی گه حالت چطوره
پس دمت گرم نفست حق دوست مجازی ولی نه حقیقی من فائزه مامانه سوگند
خواهش می کنم هر چه از دوست رسد نیکوست
نه کامنتی نیومده
خیلی ممنونم عزیزم انشالله همه بیماران شفا پیدا کنند
مرسی گلم سپاس از محبت بی کرانت
عیدتون مبارک فائزه مامانه سوگند
هر چی از دوست رسد نیکوست دیر و زود نداره
ممنونم گلم عید شما هم مباارک
حالت خوبه دوستم....سوگند خوشگلم خوبه
کم پیدا شدی و نگرانت شدم...امیدوارم بی خبری خوش خبری باشه...حتما خونه مامان هستی...مامان بهتره؟
حال روحیش بهتر شده؟
ایشالا که اذیت نشه و این مراحل شیمی درمانی آخرین ها باشه و مامان هم خوب خوب بشن
دلم پیشتونه همش....برای خودت بیشتر دعا میکنم که حال روحیت بهتر بشه تا مشکلات جسمی هم به تبعیت از اون از بین برن
مواظب خودتون باشین دوستم...ببوس عروسک خانوممو فائزه مامانه سوگند
ممنونم عزیز دلم من شدیدا سرما خوردم و سرم خیلی درد می کنه
بخاطر همین کمتر میتونم پشت سیستم بشینم از اینورم سوگند به شدت به کامپیوتر و گوشی حساسیت پیدا کرد و دستم بینه یا ببینه پشت سیستم هستم مکافاته
پیش مامان که میرم ولی این دوروز سرما خوردم نرفتم 
حالا مامانم متغیره یه لحظه خوبه یه لحظه بد ولی چون بهش نگفتیم کبدش هم درگیره و فقط برای مراحل تکمیلی باید شیمی درمانی بشه یه خورده پذیرفته
خیلی ممنوووووووووووونم عزیزم انشالله گلم
خیلی ممنووووووووووووووووونم اتفاقا پیش خودم میگفتم هیچ کس من و دوست نداره از من نمی پرسه مردم زنده ام تا کامنتهای پر مهر دوستانو دیدم به خصوص شما عزیز دلم
باز هم ممنونم من که به کلی پشت سرم تاسه 
ولی به خودم دارم نهیب می زنم که دیگه بسه قوی باش
ممنوووووووووووووووونم عزیزم اگه کمتر میام نت شرایطم جور نیست ولی دل پیش دوستان هست الانم دارم به شدت سرفه می کنم یکم شرایط بهتره بشه میام
شما هم ببوووووووووووووووووووووووووس شکلات فندقی خوشمزه خاله رو
این چه حرفیه عزیزم؟
باور کن خود من اصلا روم نمیشه بیام وبت....همش میگم مثل پیرزن ها فقط میگم ایشالا و دعا میکنیم ولی کسی خبر نداره دل تو چی میگذره؟
میدونم روزای سختیه...خودت ،مامانت...یه عروسک شیطون و شاد که خبر نداره دورو برش چه خبره
خیلی خوشحال شدم که میخوای قوی باشی و پشت کنی به همه ناراحتی ها ...خدا بهترین تصمیمات و انتهاباتو برامون میکنه....بهش اعتماد داشته باش و همه چی رو بسپر به خودش و با لبخندت دل سوگند عسلیمونم شاد کن و برو به جنگ غصه
ناراحت شدم که سرما خوردی...سوگند که خوبه؟؟
من هم تازه دارم خوب میشم...پاییز و با قشنگی هاش همچین موزی هم هست
ایشالا بهتر شده باشی و با لبخند شیرین خودت و عروسک خانوم بری پیش مامان گلت که دلشاد بشه
مامان و سوگند نازمو از طرف من ببوس فائزه مامانه سوگند
عزیز دلمی این چه حرفیه شما نفست حقه و دعای دوستان هم معجزه گر که من واقعا به دعای دوستان اعتقاد دارم
سوگند خیلی بلا شده و منم واقعا کم میارم ولی اینم دوره ای از زندگیمونه و بهترین دوره زندگی سوگند جونم
همه چیز و سپردم به خدا فقط خدا چون غصه من کار و راحتر نمی کنه برام سختر می کنه
سرمای بدی خوردم ولی تازه امروز گلوم دردش کم شده و حسابی دارم به خودم میرسم که سوگند بعد از چند روز خونه نشینی فردا بره تووولد
الهی دوستم خدا رو شکر بهتری گلم
پاییز دیگه
ممنووووووووووووووووووونم مریم جوووووووووووووووونم
ببوووووووووووووووووس عسله خاله رو
فائزه مامانه سوگند
مامانم همون طوری تغییری نکرده و الانم بیمارستانه به امید خدا فردا میاد خونه
مریض بودم گلم سوگند هم خوبه فدای محبتت
ببخش نگران شدی عزیزم بزودی میام پیشتون
